شب گذشته ۲۷ آذرماه نهمین قسمت از دورتازه برنامه سینمایی هفت با اجرا و سردبیری بهروز افخمی و با حضور احمدرضا درویش، کارگردان فیلم سینمایی «رستاخیر» پخش شد.
درویش در ابتدای گفتگوی صریح خود با بهروز افخمی درباره سابقه فعالیت های سینمایی خود بیان داشت: من در سال ۶۵ فیلمنامه کانی مانگا را نوشتم تا یک مراحلی هم پیش رفتیم اما ساخته نشد. بعد از یک فاصله ای سیف الله داد آمد در آن دست برد و ساخته شد. ولی اولین فیلمی که کامل دیدم و حدود صد بار دیدم و دکوپاژش را حفظم دلیجان جان فورد است. همیشه هم ردیف اول می نشستم.
وی ادامه داد: از نظر من دو مقوله وجود دارد؛ یکی فیلم و یکی سینما. فیلم سازی بسترهای مختلفی دارد. می تواند تبلیغ آدامس باشد. هرچه که اکسپوز می شود می توان به آن فیلم گفت. اما سینما یعنی سالن سینما. اجزای سالن با اجزای فیلم تلفیق می شود و ارائه می شود. سینما یک تفاوتی با تلویزیون دارد آن هم رابطه مخاطب با سینما یا تلویزیون است. سینما عالم حیرت است در واقع فقدان حیرت در تماشاگر و نسبتش با فیلم، فیلم را تهی می کند.
این کارگردان سینما ادامه داد: فیلم های امروز کمتر می تواند حیرت را ایجاد کنند. چون در خیابان های سعادت آباد حیرتی وجود ندارد. در حال حاضر عالم حیرت از سینما گرفته شده است. یک دفعه بغضت نمی گیرد، نفست بند نمی آید. در قواعدی که در جامعه های در حال توسعه لحاظ می شود، یکی از شاخص ها مطالعه است؛ یکی شاخص میزان انتشار نشریات است؛ یکی هم شاخص سالن های سینما است. کشورهایی که دارای سینما هستند یا در حال توسعه هستند یا توسعه یافته اند.
درویش با بیان آنکه می خواهم ۵ هزار دی وی دی فیلم «رستاخیز» را در مزار شریف عرضه کنم، ادامه داد: سینمای ملی ایران با این وسعت کمک کنند و به من مشورت دهند. دست ما را در دست شرکتی بگذارند که ما بتوانیم این دی وی دی ها را به آن ها عرضه کنیم. من هرچه جستجو کردم به نتیجه ای نرسیدم. همه چیز در اختیار سینمای هند و کره است. شما وقتی در داخل مجموعه و کشور خودت نتوانی به صورت خودجوش ارتزاق کنی – منظورم پول نیست؛ ارتزاق فکری و فرهنگی – آیا مجموعه ی معدلی که از نظر بصری از فیلم ها در ذهن مان شکل می گیرد آیا در برگیرنده زبان اقوام و اداب کشور ایران است؟ چرا قصه های ما برف در آن نیست؟ چرا دریا ندارد؟ چرا لنج ندارد؟ چرا در معادن نیستیم؟ چرا این قدر شیکیم؟ چرا این قدر خوبیم؟ چرا دوربین هایمان در خیابان های سعادت آباد محصور شده است؟ گرفتن آرزو و خیال از سینما یعنی مرگ سینما.
کارگردان فیلم سینمایی «رستاخیز» افزود: امروز سینمای ایران خیال و آرزو ندارد. حسرت ندارد. همه چیز مکانیکی شده است. بنابراین صفی برای سینما تشکیل نمی شود. سینما یعنی ایده ها و حسرت های بزرگ. یک روزی اسمعیل خلج داشتیم که یک سبکی برای خودش درست کرد و مردم هم استقبال می کردم. رویای مردم وقتی حذف شد، غرور و امید هم حذف می شود.
این کارگردان ادامه داد: مدیرانی داریم که مدیریت آرزویشان است. متاسفانه چون مدیران درگیر مسائل روزمره می شوند، کمتر مدیریتی بر مبنای جامعه شناختی دارند. مدیریت خیال ویژگی های خاص خودش را دارد. چطور می شود حال سینمای ایران خوب باشد؟ اگر حال سینما خوب باشد، مدیر سالن سینما انگیزه پیدا می کند که تجهیزات سالن را ارتقا دهد. ما هیچ کدام حال مان خوب نیست.
درویش ادامه داد: آقای ایوبی از من سئوالی کرد گفتم اول باید وضعیت سینمای ایران را مشخص کنید. گفت به نظر شما الان در چه وضعیتی است؟ گفتم الان وضعیتش اورژانسی است و هر تصمیمی می گیرید باید بر این مبنا باشد. ما سربازهای این سینما هستیم، ما باید از این دستاورد مراقبت کنیم. نباید بی خیال این سینما بشویم. چرا باید سازمان عریض و طویلی برای مدیریت سینما با ۱۳-۱۴ اداره کل و ۸۰۰ پرسنل داشته باشیم؟ اداره کل سمعی بصری واقعا اداره کل می خواهد؟ این کاری است که چند دانشجو می توانند انجام دهند. من شنیدم عرصه قاچاق ویدئو نزدیک هفتصد میلیارد تومان درآمد در آن است. من می گویم نگاه کارشناسانه این است که این قدر تقاضا وجود دارد؟ چه کار کنیم این را برای سینما کنیم نه اینکه حذفش کنیم.
وی با بیان اینکه با نگاه امنیتی به سینما نگاه می کنیم، افزود: این تقاضا را بسته بندی مدیریتی کنیم آن هم نه پشت در اتاق های بسته. من ۱۹ سالم بود جنگ شروع شد و هفت هشت سال درگیر جنگ شدم. فکر می کنم بستر جنگ برای ساختن چیزی مثل «برباد رفته» مهیا است. ما سیاست را ایجاد نمی کنیم به سیاست نگاه می کنیم. سیاست برای ما دستمایه است. در این دولت چند سالن سینما ساخته شده است؟ تصور کنید در دوره آقای ایوبی ۴۰۰ سالن افتتاح شود. من فکر می کنم با تلاشی که ایشان دارد به جای اینکه به فکر مدرسه سینما باشد، به فکر وضعیت استودیوها باشند. فکر می کنم اگر همه را بسیج کند ۲۵۰ سالن در چند ماه آینده آینده بسازد، اما ایشان در ابتدای کارشان گفت سینمای ایران ۱۱۰۰ سالن کم دارد. ما نیاز به شوک الکتریکی داریم. آقای ایوبی باید همه ی همتش را صرف ساخت سالن کند.
این کارگردان سینما افزود: وقتی رستاخیز در سالنی که قبلا محل برگزاری میتینگ های بعثی ها بود برگزار شد در پلانی که اسب ها دور امام حسین (ع) حلقه می زنند، همه تماشاچی ها فریاد می زدند «لبیک یا حسین (ع)». در آن لحظه من به یاد عملیات کربلای پنج افتادم و به یاد آرزوهای بچه ها که فراگیرشدن ندای یا حسین (ع) در جهان بود.
درویش در انتها بیان داشت: اگر چند سال قبل به من می گفتند فیلمی می سازی به اسم «رستاخیز» که سخت است و یک نمایش هم بیشتر نداری آن هم در بغداد است و این اتفاق برایش می افتد، باور کن قسم می خورم که آن را می ساختم.
در ادامه برنامه نخستین گزارش تصویری از پشت صحنه فیلم سینمایی «هیهات» با نام قبلی «رند» از کربلا در برنامه سینمایی «هفت» پخش گردید. محمدرضا شفیعی که تازه ترین فیلم خود را براساس داستانی از ۴ کارگردان و نویسنده مقابل دوربین برده بود، پس از چندماه کار، فیلمبرداری «هیهات» در روایت سوم به کاگردانی هادی مقدم دوست را در کربلا به پایان رساند.
این اثر به عنوان اولین فیلم ۴ اپیزودی سینمای ایران با ۴ کارگردان و نویسنده با گذشت چندماه فیلمبرداری در کشورهای عراق و ایران، از جمله نجف و کربلا اکنون وارد مرحله صداگذاری و تدوین شده است.
نخستین گزارش تصویری از پشت صحنه این فیلم نشان داد مینا ساداتی و بابک حمیدیان در روایت سوم به کارگردانی هادی مقدم دوست حضور دارند.
در ادامه برنامه بهروز افخمی در بخش معرفی فیلم، خود با عوامل فیلم سینمایی «بچگیتو فراموش نکن» دیدار کرد. در این گفتگو که در محل موزه سینما در باغ فردوس انجام شد، افخمی با جلال فاطمی کارگردان، محمدحسن نجم تهیه کننده، بهنام تشکر و بازیگران خردسال این فیلم به گفتگو نشست.
در بخش انتهایی برنامه نیز مسعود فراستی در میز نقد خود به همراه دو میهمان خود، به نقد و بررسی فیلم سینمایی «ارغوان» به کارگردانی امید بنکدار و کیوان علیمحمدی و در بخش نقد فیلم های خارجی به نقد فیلم سینمایی «ویکتوریا» پرداخت.
دور تازه برنامه سینمایی هفت هر هفته جمعه شب ها با اجرا، سردبیری و تهیه کنندگی بهروز افخمی روی آنتن شبکه سه سیما می رود.