با انتشار نامه استعفای احمدرضا درویش از شورای عالی سینما، به نحوی آخرین تیر ترکش او برای اکران عمومی فیلم رستاخیز از کمان وی به سوی وزارت ارشاد و سازمان سینمایی پرتاب شد تا شاید بارقه ای از امید در دل او کماکان باقی بماند. این استعفا ۵ ماه پیش، پس از توقف اکران فیلم صورت گرفت ولی پس از صحبت های علی جنتی، وزیر ارشاد در خصوص اکران فیلم رستاخیز مبنی بر اینکه تا اصلاحات مربوط به چهره حضرت عباس و علی اکبر(ع) صورت نگیرد، خبری از اکران نیست و در ادامه، کار همین جا ختم به خیر نشد و حتی پای رئیس جمهور به این داستان کشیده شد و وقتی نظر روحانی با وزیرش همسو بود، امید درویش از دولت تدبیر و امید، به ناامیدی بدل شد و او با رسانه ای کردن متن استعفای پنج ماه پیش خود، ناراحتی خود از عملکرد دوساله وزارت ارشاد را به گوش همگان رساند تا شاید امیدی برای اکران فیلمش باقی بماند.
“روز رستاخیز” آخرین ساخته احمدرضا درویش ( که در محافل سینمایی به رستاخیز معروف است) گمان می رفت یکی از فیلم های برتر تاریخ سینمای ایران با موضوعی تاریخی مذهبی باشد، به هنگام اکران با حواشی زیادی مواجه شد تا جایی که پای اعتراض بعضی از علما و مراجع تقلید به این داستان کشیده شد و بیشتر این اعترلض ها مربوط به نمایش چهره حضرت عباس و علی اکبر(ع) در فیلم و برخی اشتباهات تاریخی بود که در همان ساعات اولیه اکران عمومی در تیرماه ۹۴ وزارت ارشاد و سازمان سینمایی برای حفظ شان مراجع دستور به توقف این فیلم دادند تا اعتماد درویش به دولت تدبیر و امید برای اکران فیلمش به آرزویی بر بادرفته بدل شود.
این فیلم با بودجه ای کاملا خصوصی که گفته می شد از سوی برخی شیعیان متمول عرب زبان کشورهای حاشیه خلیج فارس تامین شده پس از یک سال پیش تولید، بهمن ۸۸ همزمان با اربعین حسینی کار خود را آغاز کرد و پس از ۲۵۰ جلسه فیلمبرداری در دی ماه ۸۹ به اتمام رسید.
درویش برای این فیلم سنگ تمام گذاشت و برای تدوین و موسیقی فیلم دست به دامان برندگان اسکار این رشته ها شد تا در نهایت “طریق انوار” تدوینگر فیلم “سخنرانی پادشاه” و “استفن واربک” آهنگساز و برنده اسکار موسیقی فیلم “شکسپیر عاشق” به کمک درویش آمدند تا رستاخیز را به پخش جهانی آن نزدیک کنند. علاوه بر عوامل فنی فیلم، درویش از بازیگران کویتی، عراقی، لبنانی و سوری نیز در این فیلم بهره گرفت تا این فیلم با سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی آماده پخش و اکران جهانی گردد.
فیلم سال ۹۱ آماده اکران شده بود اما به گفته سجادپور، مدیر کل سابق نظارت سازمان سینمایی درویش عمدا ساخت آن را به درازا کشاند تا فیلمش در دولت دهم به نمایش در نیاید. او دل به دولت تدبیر و امید بست و اولین اکران خود را به جشنواره فیلم فجر ۹۲ رساند و با حمایت همه جانبه سازمان سینمایی، با کوله باری از جوایز به خانه رفت و امیدوار از اکران عمومی فیلم در بستری از آرامش، حتی دعوت جنتی وزیر ارشاد را به عضویت شورای عالی سینما لبیک گفت و به تیم جدید این شورا پیوست.
تا به حال در همه سریال ها و فیلم های سینمایی که با موضوع زندگی ائمه معصومین و فرزندان آنها ساخته شده، تلاش شده چهره این بزرگواران یا به نمایش درنیاید (مانند فیلم محمد رسول الله مصطفی عقاد) و یا در صورت نمایش، با نورانی کردن چهره آنها، از حساسیت های جاری کاسته شود اما درویش در فیلم خود دست به عملی خلاف عادت زد و با بیان این که موفق به جلب نظر مثبت علما شده به نمایش چهره حضرت عباس و علی اکبر(ع) پرداخت ولی اعتراض ها کار دست درویش داد و درنهایت فیلم همان روز اول اکران توقیف شد.
از همان روز، مشکلات احمدرضا درویش و وزارت ارشاد دولت یازدهم آغاز شد. او که بیش از ده سال از عمر خود را صرف ساخت “روز رستاخیز” کرده در مصاحبه ای صراحتا بیان داشت که “این فیلم بخشی از هویت من شده است و تا تکلیف اکران آن مشخص نشود، حاضر به ساخت هیچ فیلمی نیستم.” و همین مساله را بغرنج تر کرده، از طرفی درویش حاضر به کوتاه آمدن از مواضعش نیست و فیلم را بیش از این اصلاح نمی کند از سوی دیگر دولت نمی خواهد بیش از این رابطه اش با مراجع تقلید و روحانیون خراب شود و اصرار دارد که “روز رستاخیز” باید اصلاح شود تا جایی که شخص حسن روحانی نیز در این قضیه ورود کرده است.
فارغ از این که موافق استدلال درویش در نمایش چهره امامزادگان در فیلم باشیم یا مخالف و منتقد آن، می توان حاشیه های این فیلم را نمونه کامل کمدی حاکم بر سینمای کج ساختار ایران دانست؛ سینمایی که مسئولانش ابتدا با حمایت های بی دریغ خود ده سال یک کارگردان را مشغول ساخت فیلم کرده اند و با دادن سیمرغ ها و تمام جوایز یک جشنواره، فیلم او را به عرش رساندند و در ادامه با علم به اینکه نمایش چهره برخی شهدای والامقام کربلا موجب اعتراضات برخی علما و متدینین خواهد شد دست به اکران رستاخیز می زنند اما همان روز نخست اکران با مشاهده اعتراض ها، فیلم را توقیف می کنند و بر روی کارگردان شمشیر می کشند!