نوش آبادی : مراجع تقلید مخالف اکران «رستاخیز» هستند، نه وزارت ارشاد!
16 آذر 1394
بانی فیلم : درویش کنار کشید
16 آذر 1394

اشتباه درشت درویش و دوستان!

وقتی سینماگران امید به کلید تدبیر داشتند

«فیلم رستاخیز سال ۹۱ تقریباً آماده‌شده بود اما سازندگان فیلم به هر دلیلی نمی‌خواستند این فیلم در دولت قبل نمایش داده شود. عمداً یک مقدار کار را طولانی‌تر کردند تا فیلم در دولت جدید نمایش داده شود. البته دلیل این موضوع را باید از خودشان سؤال کرد. شاید فکر می‌کردند در این صورت کمتر به مشکل می‌خورند. ولی عملاً دیدیم که این اتفاق نیفتاد و پیش‌بینی‌شان محقق نشد.»
اینها بخشی از اظهارات مدیرکل نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در دولت دهم است. موضوعی که شاید چندان هم دور از واقعیت نباشد. اما حالا و پس از اکران در جشنواره و تقدیر و تشکرهای بیش از اندازه وزیر محترم ارشاد در اختتامیه جشنواره فیلم فجر دو سال قبل، اتفاقات دیگری در حال رخ دادن است.
جالب آنکه قبل از اختتامیه جشنواره فیلم فجر هم وزیر ارشاد در اکران خصوصی رستاخیز برای هیئت دولت در شب اربعین سال ۱۳۹۲ گفته بود: «… امیدوار هستیم که این فیلم طلیعه ساخت فیلم‌های دیگری باشد در زمینه تاریخ اسلام و عرضه‌ی به دنیا. قطعاً این فیلم در بین همه مسلمانان دنیا جایگاه خودش را پیدا خواهد کرد…»
اما حالا و پس از گذشت دو سال هنوز فیلم رستاخیز علیرغم کاسته شدن از زمان فیلم و اعمال اصلاحات در حال خاک خوردن است.
این شاید اشتباه محاسباتی احمدرضا درویش و سایر فیلمسازان بود که فکر می‌کردند با «رفتن احمدی‌نژاد» فضای بهتری پیش روی سینما قرار می‌گیرد، اما زهی خیال باطل که تنها اتفاق کاملا اتفاقی و نه برنامه‌ریزی شده این بود که کلید، در قفل در ساختمان خانه سینما بچرخد.
آقای درویش که فکر می‌کرد با اکران فیلمش در دولت یازدهم می‌تواند خدمتی به عرصه فرهنگ و هنر در این دولت و پربار کردن کارنامه آن کند، دست آخر مجبور شد در روزهای تابستان، در صفحه اینستاگرام خود بنویسد: «در آستانه عید سعید فطر، به دستور دولت تدبیر و امید! در معامله ای کاملا سیاسی، در برابر جهل و بی اخلاقی، پژواک ندای حسین‌(ع) (رستاخیز) را از اکران سینماهای کشور پایین کشید….»
وقتی وزارتخانه‌ای که در جشنواره سی و دوم به این فیلم جوایز متعددی داد و کلی هندوانه زیر بغل کارگردانش گذاشت، نتوانست پای مجوزش بایستد.
چند روز بعد تهیه‌کننده فیلم با ارسال نامه‌ای به دفتر رئیس‌جمهوری از رفتار سازمان سینمایی نسبت به اکران این فیلم گلایه کرد و از حسن روحانی خواست که نسبت به این تصمیم خسارت‌بار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسیدگی عاجل کند، اما این نامه بی پاسخ ماند.
آنچه برای درویش رخ داد، موضوعی است که از زبان بسیاری از اهالی سینما و هنر در ماه‌های اخیر شنیده شد. «بی‌محلی به سینما»
از برگزار نشدن جلسات شورای عالی سینما گرفته تا اظهارات فیلمسازانی نظیر میرکریمی که نقد جدی به بی‌محلی دولت به سینما داشت تا نامه مهدی کرم‌پور که به ایوبی نوشته بود «یادمان باشد که در همان دولتی که حالا مانند لولو از آن یاد می‌شود همه در این سینما فیلم ساختند. یادمان باشد در همان دولت قبل نتیجه فجر و اسکار و برلین یک خروجی بود. در همان دولت، فرهادی به اسکار معرفی شد. من و معادی و کیایی و نعمت‌الله پروانه ساخت و نمایش گرفتیم. در همان جشنواره‌ها فیلم کاهانی رد نمی‌شد. از فیلم‌ساز جوان خواسته نمی‌شد شب اختتامیه خودش از خیر جشنواره بگذرد. در دولت نهم، بیضایی هم فیلم ساخت» و یا حتی اظهارات منیژه حکمت که در مصاحبه با یک نشریه اصلاح‌طلب گفته بود «من در این دوره ناامید شدم و متاسفم… کسانی به من زنگ می زنند و می‌گویند تو گفتی به روحانی رای بدهیم. معتقدم احمدی‌نژاد دستاورد ناامیدی مردم بود و این روند دوباره دارد شکل می‌گیرد. من دیگر سعی می‌کنم هزینه ندهم و پاسخگوی کسانی که در این وادی به من اعتماد کرده بودند، نشوم… من گاهی می‌شنوم چقدر دوره شمقدری خوب بود! این حرف خیلی دردناک است… این دولت با شعار قشنگی به اسم امید آمد، چه شده که امید اکثریت سینما ناامید شده است؟» همه نشان از ناامیدی در سینما دارد. اتفاقی که برخلاف فیگورهای روشنفکرانه‌ای نظیر بازدید از پشت صحنه فیلم فرمان‌آرا حقیقتی را نشان می‌دهد که سینماگران دچار خطای بزرگی شدند.
حالا چه اتفاقی می‌افتد که احمدرضا درویش و سایر همکارانش که دل به دولت خوش کرده بودند ناامید می‌شوند؟
وزیر ارشاد روز گذشته در جواب یک خبرنگار که پرسیده بود «درویش، کارگردان فیلم رستاخیز نسبت به سخنان اخیر سخنگوی وزارت ارشاد واکنش نشان داده» گفت: «من بارها گفته‌ام فیلم رستاخیز از نظر محتوا مشکلی ندارد و حتی این فیلم در چند کشور نیز اکران شده و اکنون نیز هر کشوری بخواهد می‌تواند به زبان‌های دیگر دوبله و اکران شود. به کارگردان فیلم رستاخیز اعلام کرده‌ایم که اصلاحات لازم را در فیلم در‌خصوص نشان ندادن چهره حضرت علی‌اکبر‌(ع) و حضرت ابوالفضل‌(ع) انجام داده و سپس اگر مشکلی از این نظر نباشد فیلم اکران شود. فتوای مراجع بر این است که جایز نیست چهره ائمه در فیلم نشان داده شود. جنتی گفت: این فقط نظر من نیست بلکه نظر رئیس‌جمهور و حتی سایر مسئولان کشور است. اینکه کارگردان فیلم پافشاری دارد برای اکران آن با این وضعیت، مشکل اوست.»
سکانس پایانی جملات آقای وزیر جالب است: «مشکل اوست»، اما گویی برخی‌ها یادشان نیست که یک روز قبل از اکران ناکام فیلم رستاخیز رئیس سازمان سینمایی معتقد بود: «درویش در تمام مراحل ساخت فیلم از نگارش فیلمنامه تا ساخت، در تماس با علما و روحانیون در سطوح مختلف بود… صدور پروانه نمایش فیلم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از بازبینی و کسب اطمینان از انجام همه اصلاحات، با حجیت شرعی و براساس فتوای معتبر صورت گرفته است…»

رسانه‌ای شدن استعفای درویش از شورای عالی سینما بعد از ۵ ماه
احمدرضا درویش کارگردان فیلم سینمایی «رستاخیز» استعفایش از حضور در شورای عالی سینما را پس از ۵ ماه رسانه‌ای کرد و دلایل آن را نیز برشمرد.
احمدرضا درویش استعفای خود را از حضور در شورای‌عالی سینما در شرایطی رسانه‌ای کرد که این شورا تاکنون دو جلسه تشکیل شده است. شنیده‌ها حاکی از آن است که تعداد دیگری از اعضای موثر در حوزه سینما نیز استعفای خود را تقدیم کردند اما به دلیل مصلحت و با توصیه برخی ازدوستان استعفای خود را رسانه ای نکردند.
استعفای درویش ۶ روز پس از پایین کشیدن فیلم و تعلیق نمایش آن انجام شده است. در متن استعفای احمدرضا درویش که خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است، آمده: «بدین ‌وسیله استعفای خود را از شورای عالی سینمای ایران اعلام می‌دارم.
از آن‌جا که انتصاب اینجانب به عضویت شورای عالی سینما توسط جنابعالی، در ابتدای سال گذشته، نه بصورت حکم مکتوب، بلکه بصورت شفاهی و از طریق رسانه‌ها اعلام گردید؛ طبیعی است که خود را مجاز به نشر این استعفا می‌دانم.
دلایل این استعفا به شرح ذیل است:
۱- تبدیل معاونت امور سینمایی به سازمان امور سینمایی و تشکیل شورای عالی سینما (به ریاست رئیس‌جمهور) در دولت قبل، تصمیمی بود که به نظر نمی‌رسد با کوچک‌سازی دولت حَسَبِ اصل ۴۴ قانون اساسی و برنامه پنجم توسعه تطبیق داشته است. بدیهی است چنین اقدامی می‌تواند موجب تورم در دیوان‌سالاری، به وجود آمدن فاصله میان اهداف و مأموریت‌ها و به هدر رفتن منابع انسانی، مالی و فساد اداری پنهان شود. از آن‌جا که عضویت این‌جانب در شورای مزبور در ابتدای تشکیل دولت تدبیر و امید صورت گرفت، این جانب با هدف تغییر در روندهای ناکارآمد، بنا را بر تعامل و همکاری قرار داده، مسئولیت فوق را پذیرفتم؛ ولی متأسفانه در حیطه‌ی عمل تاکنون نه تنها تحول و تغییری در رویکرد مسئولان در‌خصوص ساختارهای معیوب گذشته مشاهده نگردید، بلکه مفاد آیین‌نامه‌ی اجرایی شورای عالی سینما نیز به اجرا در نیامد. در طول تشکیل شورای عالی سینما در دوره‌ی جدید، یک جلسه‌ی معارفه میان دبیر و اعضای حقیقی تشکیل و در جلسه‌ی دوم کمیته‌های چندگانه شکل گرفتند که نتایج آن بر این جانب و اکثریت اعضا پوشیده است. همچنین گزارش روشنی از عملکرد شورای فوق، اعلام نگردیده است!
۲- با تشکیل دولت تدبیر و امید و ترسیم افق‌های جدید در رویکردهای فرهنگی و هنری در بیانات رئیس‌جمهور محترم، چشم‌اندازی پر‌امید پیش روی هنرمندان و نخبگان قرار گرفت. ولی متأسفانه این امید به دلیل عملکرد جنابعالی و سایر مسئولان فرهنگی ذیربط تبدیل به یأس و تزریق ناامیدی در اصحاب فرهنگ و هنر شد. نمونه‌ی بارز این عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عدم وجود ضمانت لازم اجرایی و حقوقی در صدور مجوزهای صادره و بلاتکلیفی مادی و معنوی صاحبان آثار هنری در لغو مجوزهای صادره از سوی آن وزارت می‌باشد.
در حال حاضر نمونه روشن آن، توقف و جلوگیری از ادامه‌ی نمایش عمومی فیلم سینمایی رستاخیز در سینماهای سراسر کشور است! فیلمی که با هدف ترویج فرهنگ عاشورا، توسط عاشقان نهضت امام حسین علیه‌السلام در بخش خصوصی ساخته شده است. اثری که به قول جنابعالی و مدیران ارشد سازمان امور سینمایی فیلمی تأثیرگذار برای انتقال پیام حسینی و اسلام رحمانی به اقصا نقاط دنیاست. به شهادت رئیس سازمان امور سینمایی و ریاست محترم کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، فیلم رستاخیز با فتاوای مراجع عظام مطابقت داشته و همه‌ی مجوزهای قانونی را کسب نموده است. ایجاد پرسش، ابهام و تردید در افکار عمومی نسبت به مسئولان فرهنگی کشور و ساحت محترم مراجع تقلید، اختلال در ساز و کارهای اکران فیلم رستاخیز در ایران و عرصه‌ی بین‌المللی و فرار از مسئولیت‌پذیری، از نتایج این تصمیم شتابزده است؛ که لاجرم خسارت‌های معنوی و مادی آن بر‌عهده‌ی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهد بود.
طبیعی است در چنین شرایطی ادامه‌ی عضویت اینجانب در شوارای عالی سینما که مأموریت اصلی آن صیانت از دست‌آوردها و تعمیق زیرساخت‌های سینمای ملی است، توجیهی ندارد.»