در بهارنیوز مطرح شد: سخنی با مخالفان فیلم «رستاخیز»

واکنش عزت‌الله ضرغامی به توقیف «رستاخیز»: وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چیست؟
31 تیر 1394
عصر ایران: توقف نمایش رستاخیز؛ فیلم خنثی بسازند؟
31 تیر 1394

امیرحسین مصلی

 

“فیلم رستاخیز توقیف شد” خبر کوتاه است و تکراری! در این نوشتار هم قصد آن نیست چون دفعات پیشین قلم فرسایی کنم که ای داد چرا بار دیگر فیلمی که دارای مجوز های قانونی است با جار و جنجال های عده ای تندرو به محاق توقیف رفت و ای بی داد که چرا باز هم مسوولین محترم وزارت ارشاد برخلاف تمام وعده های پر طمطراقشان در قبال ایستادگی به پای آثار مجوز دار مغلوب این اقلیت دلواپس شدند! زیرا بازگویی این قبیل مصائب گزنده که بارهای بار گفته شده است و به گواه تجربه گوش های سنگین نیز کمافی السابق یارای شنیدنشان را ندارند بسان آب در هاونگ کوفتن است! اما اینبار روی سخن این بنده حقیر سراپا تقصیر از منظری دیگر مخالفان اکران فیلم روز رستاخیز که در اصل به دنبال تسویه حساب های سیاسی هستند را مورد خطاب قرار می دهد با طرح این سوال که چرا برادران کفن پوش از دین و ایمان مردم مایه می گذارند برای توجیه قانون شکنی هایشان! که بی گمان امری ناپسند و مذموم است و نتیجه ای هم جز دین گریزی جوانان و تهی شدن جامعه از اخلاقیات در پی نخواهد داشت.

آری! قبول دارم که تنی چند از مراجع عالیقدر اختلاف نظر هایی با محتوای فیلم روز رستاخیز از جمله به تصویر کشیده شدن چهره حضرت عباس (ع) دارند همانگونه که بسیاری از مراجع عظام نیز چنانکه پیش از این طی فتواهایی اعلام کرده اند مخالفتی با چنین مباحث حساسیت برانگیزی ندارند اما بی گمان تمام این اختلاف نظرها میان علمای دین در باب مسائلی چون واقعه کربلا که تنها به فیلم روز رستاخیز ساخته احمدرضا درویش هم خلاصه نمی شود و از دیرباز مطرح بوده است، بسان فرصتی در آمده برای پویایی در فقه و نه تهدیدی علیه دین! و چنین اختلاف نظراتی شرعا و عرفا دلیل نمی شود تا عده ای منفعت طلب در راستای عقاید محفلی خویش دست به قانون شکنی بزنند! چنانکه پیش از انقلاب نیز هنگامی که کتاب “شهید جاوید” آیت الله نجف آبادی منتشر شد و قرائتی متفاوت را از واقعه کربلا ارائه داد این موضوع به مذاق برخی از مراجع و علمای ساکن قم و نجف خوش نیامد اما آنها بجای صدور فتوای حرام بودن انتشار و مطالعه این کتاب و امثالهوم دست به کارهای پژوهشی و مطالعاتی زدند و انتقادات خود را به شکل مقاله و کتاب و همچنین جوابیه منتشر کردند تا بجای تک صدایی محض، دیالوگی ایجاد شود برای آگاهی مردم از واقعیت و پیام حقیقی مکتب عاشورا چرا که از نظر آن بزرگواران قانون شکنی و نادیده گرفتن نظرات مختلف نیز با پیام حرکت امام حسین (ع) در تعارض کامل قرار دارد.
در اثبات این مدعا باید گفت مگر یکی از دلایل مهم قیام اباعبدالله (ع) نادیده گرفتن صلح نامه امام حسن (ع) توسط امویان نبود که در آن دوران به مثابه قانون خلافت و حکمرانی سرزمین های اسلامی تلقی می شد؟ حال مخالفان وامصیبتا گوی فیلم روز رستاخیز که عمدتا از به اصطلاح مداحان رانت طلب و علامه دهر پنداری متشکل شده اند که بعضا حتی این فیلم را به طور کامل ندیده اند و از روی شنیده ها و حواشی دست به نقد و تفسیرهای آنچنانی می زند، چطور می شود این پیام مهم از واقعه کربلا را به راحتی نادیده بگیرند اما یکی از انتقادات مهم شان به فیلم روز رستاخیز آن باشد که سه شعبه نبودن تیری که در فیلم به سمت حضرت علی اصغر (ع) پرتاب می شود نشان از تحریف واقعه کربلا دارد و به این دلیل روز رستاخیز نباید اکران شود! حال آنکه هر فرد منصفی می داند در پس ذهن این مخالفان دغدغه های دیگری جز حب اهل بیت (ع) وجود دارد از جمله آنکه افراطیون بی شک با این موضوع نمی توانند کنار بیایند که چرا برخلاف رویه هم مسلکانشان در پای منابر، در فیلم مذکور بیش از آن که زخم های تن سیدالشهدا را نشان داده باشند به آراء و افکار آزادی خواهانه ایشان پرداخته شده و در همین راستا بزرگترین دردشان را بی اعتنایی به حق الناس و ظلم به مظلوم به تصویر کشیده اند و نه تشنگی!
باری؛ به گواه تاریخ آثار هنری با مضامین مفهومی که مورد پسند گروهی خاص قرار نمی گیرند و با کژسلیقگی های مرسوم طرد می شوند تا ابد در تبعید محدودیت ها نمی مانند و بلاخره مورد قضاوت مردم قرار خواهند گرفت! پس از این لحاظ نباید نگران توقیف فیلم روز رستاخیز بود زیرا بی گمان آخرین ساخته احمدرضا درویش هم از این قاعده مستثنی نیست اما قطع یقین ضربه و آسیبی که به وسیله استفاده ابزاری از دین و اعتقادات مردم خاصه در باب این موضوع مشخص به باورها و اخلاقیات جامعه وارد می شود آن هم در ازای رسیدن به خواسته ها و اهداف جناحی و گروهی که آزادی و آزادگی و همچنین اسلام رحمانی را برنمی تابند به این زودی ها ترمیم نمی شود و چه بسا شکاف های بیشتری را نیز میان نسل های متفاوت به وجود می آورد که تنها و تنها جای تاسف و تامل دارد و بس.