در ابتدا میخواهم بدانم رستاخیز چگونه شروع شد؟
بعد از فیلم دوئل، ساخت یک اثر درباره عاشورا برای من و آقای قلی زاده (تهیه کننده رستاخیز) تبدیل به یک آرزو شد و فکر کردیم که باید در کارنامه کاری ما یک کار هم در این زمینه وجود داشته باشد. این هم از نظر معنوی برای ما مهم بود و هم دوست داشتیم کارنامه کاری خود را در سینما متبرک کنیم به وجود چنین اثری. با تجربه هایی که از قبل داشتیم در مورد ساخت یک اثر عاشورایی احساس مسئولیت می کردیم.
از همان ابتدا هم متر ها و شاخص هایی برای تولید این اثر درنظر گرفته شد.
چرا شما بعد از فیلم دوئل سراغ چنین پروژه بزرگ و زمانبری رفتید درحالیکه می توانستید در همین زمان ۴ یا ۵ فیلم بسازید ولی ترجیح دادین سراغ این پروژه حساس و طولانی بروید؟
دلایل مختلفی دارد.اما مهمترین دلیل طولانی شدن رستاخیز ، اهمیت موضوع فیلم بود.بالاخره حرکت به سمت چنین تولیداتی با این حساسیت، باید همراه باشد با یک تسلط و طمانینه و به کار گیری امکانات وسیع در حوزه تحقیق و پژوهش و مراودات وسیع و گردآوری منابع و ماخذ و ارتباط با کارشناس های عرصه های گوناگون و یادتان نرود که ما در دوره ای به این کار ورود کردیم (سال ۱۳۸۳) که امکانات اینترنتی هم به شکل الان وجود نداشت و باید جمع آوری اطلاعات را به صورت کلاسیک انجام می دادیم.لذا فرصت زیادی برای آن صرف شد. تحقیق و پژوهش هم فقط به جمع آوری مستندات تاریخی خلاصه نمی شد، بلکه پروسه تحقیق ابعاد گوناگونی داشت. از وجه جامعه شناختی دوران صدر اسلام و پیداکردن درکی از ساختار اجتماع و اقتصاد و حمل و نقل و مناسبات قدرت گرفته تا مسائل زیبایی شناختی مثل لباس و اقتضائات محیطی آن زمان ..
در بخش تحقیق و پژوهش زنده یاد فرهاد فارسی به چهار موزه مهم دنیا سفر کرد و از آن ها نت برداری و عکاسی کرد تا بخشِ زیبایی شناسی فیلم را منطبق بر آن زمان و وسایل و لباسهای مشابه انجام دهیم.
حتما می دانید که در حوزه تاریخ عاشورا منابع و ماخذ زیادی وجود دارد. از مقاتل گوناگون گرفته تا ترجمه هایی که به زبان های مختلف انجام شده که توسط مورخین خارجی که برخی مسلمان هم نیستند؛ بنا به دلایل مختلف از جمله جذابیت داستان عاشورا یا به عنوان رساله دکترا و دلایل دیگر نوشته شده است.لذا منابع تاریخی واقعهی عاشورا از نظر کمیت بسیار غنی است. از جنبه دیگر هم ماجرای قیام امام حسین ع به لحاظ وجه قدسی و معنوی ای که دارد برای بسیاری از شیفتگان امام(ع) و معتقدان به فرهنگ اهل بیت(ع) ، باعث خلق آثار مختلف در زمینههای هنری مثل نوشته، فیلم، شعر و.. شده و چون این فعالیت ها به لحاظ اعتقادی ثواب بزرگی محسوب شود، باعث شده که آثار بیشماری تولید گردد. در واقع هر کسی به تناسب اعتقادی که به این موضوع داشته خواسته است کاری انجام دهد و اثری تولید کند، هم در شیعیان و هم در اهل سنت. در کتب اهل سنت هم منابع زیادی را درباره عاشورا مشاهده می کنیم.
ما با انبوهی از داده ها و اطلاعات روبرو بودیم که باید از میان آن ها حرکت می کردیم و به یک دستاویز دراماتیک می رسیدیم تا بتوانیم تاویل خود را با زبان نمایش و قصه ارائه کنیم و در جاهایی از عنصر خیال هم استفاده کنیم؛ این کار بسیار دشوار و زمان بر بود که نه بوسیله شخص من بلکه توسط یک تیم انجام شد.
حوزه های مختلف فعالیت در چه بخش هایی بود؟
مثلا در حوزه تهیه کنندگی، قبل از نگارش فیلمنامه اتفاقات نو و بسیار خوبی افتاد که شرح آن ها خیلی به سود سینمای ایران است و آقای قلی زاده بهتر می تواند توضیح دهد.
در این خصوص طرح جامع از پروژه آماده شد که در آن ابعاد مختلف اهداف، زمان، تولید، توزیع و سرمایه گذاری در این فیلم بررسی شد و جنبه های گوناگون جذب سرمایه و توزیع در کشورهای مختلف را شامل می شد. درواقع یک طرح توجیه اقتصادی یا «بیزینس پلنBusiness Plan» بود که توسط دکتر شهاب جفرودی نوشته شد. البته ایشان متخصص نوشتن طرح های اقتصادی و صنعتی هستند که برای اولین بار برای یک طرح سینمایی دعوت و پس از جلسات اولیه بسیار به کارعلاقه مند شدند و با یک تیم چند نفره شش هفت ماه زمان صرف کردند تا این طرح در ابعاد گوناگون آماده شود.
فیلمنامه هم متاثر از این طرح توجیهی نوشته شد.
یعنی ظرفیت هایی در فیلمنامه پیش بینی شد که در بازار جهانی باعث موفقیت فیلم شود؟
دقیقا. ببینید در آن طرح مبانی ای وجود داشت که سازندگان فیلم باید آن ها را درنظر میگرفتند. مثلا یکی از آن ها این بود که این فیلم باید متکی بر بخش خصوصی باشد. برای این هدف لازم است بررسی های مختلفی برای ظرفیت سنجی در داخل و خارج کشور انجام شود.میزان مخاطب در کشور های محتلف سنجیده شود و با نمونه های مشابه در حال و گذشته مقایسه صورت گیرد و این داده ها تحلیل گردد.اصلی ترین مخاطبان فیلم رستاخیز، شیعیان جهان هستند.پس جمعیت شیعه و جغرافیای زیست آن ها باید مورد مطالعه قرار می گرفت که کجای جهان هستند و نسبتشان با فیلم دیدن چیست؟ به سینما می روند یا در خانه فیلم می بینند؟ مثلا در آفریقا حدود سه میلیون نفر شیعه زندگی می کنند؛ باید مطالعه می کردیم که آنها در کجای آن قاره پراکنده اند؟ آیا در بخش توسعه یافته آفریقا هستند یا در قسمت عقب مانده تر؟ نسبت هرکدام با سینما چگونه است؟ زبان و ملیت و آیینشان چیست؟ تفاوت های اصولی نگاه و اطلاعات آن ها نسبت به واقعه عاشورا با ما چیست؟ مثلا در پاکستان و هندوستان جمعیت شیعه زیادی داریم اما زیست شیعیان هندوستان هیچ نسبتی با فیلمسازی بالیوود و سالنهای سینما ندارد. یعنی صنعت فراگیر سینمای هند با جامعه شیعه آنجا تناسبی ندارد.همه اینها در آن طرح بررسی شده.
جهان اسلام و غیر مسلمانان مخاطبان بعدی رستاخیز را تشکیل می دادند؛ پس ما فیلمنامه ای می خواستیم که شیعیان با شیفتگی با آن ارتباط برقرار کنند، مسلمانان غیر شیعه فیلم را ببینند و مشکل مسائل اختلافی هم با آن نداشته باشند و به دلیل جهانی بودن شخصیت امام حسین(ع) که برای اهل سنت بسیار قابل احترام است ، بتوانند با فیلم ارتباط برقرار کنند و غیر مسلمانان هم در درجه سوم حتا اگر عاشورا را هم نمی شناسند بتوانند فیلم را به عنوان یک داستان تراژیک ببینند و لذت ببرند و تاثیر بپذیرند.
این مبانی در آن طرح بود و ما باید در فیلمنامه به آن ها فکر می کردیم و عناصری را به کار می بردیم که به این مبانی برسیم. پس در مبحث سرمایه، هدف اول این بود که فیلم بدون تکیه بر ردیف های بودجه دولتی و رسمی بتواند نیازهای مالی اش را برطرف کند. البته منظور از بخش خصوصی ، بخش خصوصی سینما نیست، همانطور که می دانیم چنین ظرفیتی در سینمای ایران وجود ندارد. بلکه منظور از بخش خصوصی سرمایه هایی است که در دست مردم است و نه دولت. فکر کردیم اگر درست مدیریت کنیم و طرح توجیهی و چشم انداز واقعی ای را ترسیم کنیم و اعتماد سرمایه داران خصوصی را جلب کنیم، سرمایه لازم جذب خواهد شد.
همانطور که الان صدای عزاداری را از خیابان می شنویم و همه می دانیم که این آئین ها با سرمایه خصوصی مردم برپا می شود و اگر دولت در آن دخالت کند خراب خواهد شد.
اصلا فرهنگ عاشورا و تبدیل شدنش به یک آیین نهادینه شده در اقوام مختلف در جای جای دنیا، توسط خود مردم و شیفتگان آن حضرت انجام شده و آنجایی که دولت ها دخالت می کنند کارها خراب می شود. با همین پیش زمینه، تولید فیلم درباره امام حسین(ع) هم باید همینگونه باشد و ما فکر می کردیم که اگر نتوانیم سرمایه مورد نیاز را جذب کنیم حتما ما مشکلی داریم. ولی با تلاش تهیه کننده و مشاوران فیلم در عرصه داخلی و خارجی و فرصت زیادی که گذاشته شد (حدود دو سال) این موفقیت بدست آمد.
البته اینکه می گویم از بودجه دولتی استفاده نشده منظور ردیف های مصوب بودجه است و معنی حرفم این نیست که این فیلم از حمایت برخوردار نبود. مگر می شود فیلمی با چنین مضمون مهمی در کشور بدون حمایت و اطلاع نهادهای ذیربط ساخته شود؟ آن هم با این زمان طولانی.. این فیلم با نهادهای حکومتی و برخی مراجع تقلید در داخل و حتی در نجف و بیروت مرتبط بوده و حتی در جنبه نظامی از حمایت مشاوران و پشتیبانی های وسیع برخوردار بوده است. بسیاری از مسئولین لشکری و کشوری از فیلم حمایت کرده اند. هم در بخش تامین اسب ها و حیوانات و هم جمعیت ها و هنرورها و لجستیک و امنیت پروژه.
چگونه سرمایه لازم را تهیه کردید؟ کمی بیشر توضیح می دهید؟
سینمای ایران در بخشهایی تولید یا حضور در جشنواره های خارجی موفقیت های خوبی داشته است اما در بازار فیلم داخلی و خارجی دچار مشکلات عدیده ای ست؛ پس به راحتی نمیتوانستیم سرمایه لازم را جذب کنیم.
اصلی ترین عاملی که باعث شد فیلم رستاخیز محتاج سرمایه دولتی نباشد و بتواند سرمایه گذار خارجی را جذب کند در درجه اول باور سازندگان فیلم به موضوع و مضمون آن بود و دردرجه دوم اعتماد به سینمای ملی ایران، یعنی در سرمایه گذار ها این باور وجود داشت که این کار توسط عناصر سینمای ملی ایران، به خوبی قابل انجام است.
نکته مهم بعدی این است که در سینمای ایران فیلمهای زیادی در زمینه های مختلف اجتماعی یا جنگی و .. ساخته می شود اما رفتن به سمت موضوعی مثل عاشورا از یک حساسیت فراگیری در تمام اقشار برخوردار است. بخصوص کسانی که همه باورهای خود را برگرفته از فرهنگ عاشورا می دانند. لذا سازندگان رستاخیز می بایست چهارچوب هایی را برای ایجاد استحکام در مسیر این پروژه در نظر می گرفتند و آن را از نظر پشتوانه های فکری، تاریخی و معرفتی برخوردار میکردند. پس باید به کسانی رجوع می کردیم که از جنبه های گوناگون دارای تخصص و در جایگاه کارشناسی قرار داشتند. یعنی مجموعه ای از علما و مراجع تقلید و متخصصین و مورخان، که بتوانیم از نظر علمی، فقهی و تاریخی مجموعه کار را غنی کنیم.و این هم فرایند زمان بری بود.
نکته دیگر اینکه باید در طول مراحل مختلف این پروژه، مرام و مسلکی هم تراز با این کار را درنظر گرفته می شد. چون ممکن بود حساسیت کار باعث حواشی مختلفی شود از جمله ورود جناح های سیاسی ، گروه بازی ، باند بازی و.. واقعیت این است که این موضوع و حرکت امام حسین(ع)اصلا متعلق به هیچ گروه خاصی نیست . قراردادن فرهنگ عاشورا و نهضت امام حسین(ع)در چهارچوب های تنگ خطی و گروهی قرار بدهیم واقعا جفای بزرگی به این میراث فرهنگی شیعه است. پس باید از رفتار جناحی پرهیز می کردیم و این هم انرژی زیادی از ما گرفت.
نکته بعدی این بود که می بایست با حداکثر توان از هیچ چیز برای کیفیت این فیلم کم نگذاریم. حتا به قیمت گذاشتن زمان بیشتر.. همه این عوامل در طولانی شدن ساخت این فیلم موثر بود.
آثار ساخته شده در سینما که به واقعه کربلا می پردازند زیاد نیست و شاخص ترین آن ها «روز واقعه» است که آن هم از کنار روز عاشورا عبور کرده و به صورت مستقیم به آن نپرداخته است. با توجه به این حساسیتی که بیان کردید و موضوعی که قرار بود به آن بپردازید این احساس خطر را نکردید که باتوجه به تلقی های سیاسی که ممکن بود از کار بشود ، پس از ساخت دچار مشکل بشوید؟
ببینید این جنس تولیدات بیشتر متکی بر باورهای درونی است. حقیقتا در سازندگان فیلم رستاخیز تعهدی بود که فکر می کردند اگر با صدق و راستی نسبت به آن باور و همچنین با تعهد به ساحت صاحب اثر حرکت کنند، موانع احتمالی را پشت سر می گذارند و فیلم با این تکیه گاه پیش رفت و ساخته شد. اگر بخواهم از موانع و مشکلاتی که ما در این چند سال در مراحل مختلف با آن روبرو بودیم بگویم اصلا باورتان نمی شود که امروز این فیلم ساخته شده و به سرانجام رسیده است. مهمترین مسئله این است که تلاشها به بار نشسته و فیلم رستاخیز ساخته شده و در فهرست تولیدات سینمای ایران قرار گرفته، حالا اینکه در نمایش عمومی دچار مشکل شده و به غایت هدف خود نرسیده مسئله ای فرا متنی است. متن و اصل این است که این فیلم ساخته شده و شما می توانید آن را ببینید و این برای سازندگان رستاخیز و سینمای ایران یک اقبال و تجربه بزرگ ودر مسیر ورود سینمای ایران به مباحث جدی، یک گام موثر و مهم است.
در مرحله ساخت با چهار اصل: سرمایه بخش خصوصی، اتکای علمی و معنوی به مراجع بزرگوار تقلید و کارشناسان علمی و فقهی، عدم مداخله جناحی و گروهی و پرهیز از هرنوع مماشات در وجه استاندارد سازی کیفی، پیش رفتیم که این اصول در مرحله نمایش هم در نظر گرفته شد.
از روزی که این فیلم پروانه نمایش گرفت تا روز ۲۴ تیرماه ۱۳۹۴ که حدود یک سال طول کشید فعالیت های زیادی در نحوهی نمایش ملی و بین المللی این فیلم انجام شد. فیلم به سه زبان عربی، فرانسه و اذری دوبله و زیرنویس انگلیسی انجام شد. فعالیت زیادی برای نمایش بین المللی فیلم صورت گرفت و همچنین برای حضور در جشنواره ها و نمایش خانگی و پیش فروش دی وی دی آن در داخل و خارج و همچنین نمایش اینترنتی، صورت گرفت که همه با رعایت همان چهار اصل گفته شده بوده است.
در سالهای اخیر مشاهده می شود عموما پروژه هایی مثل رستاخیز که با صرف زمان زیاد و حساسیت موضوعی بالا تولید می شود دچار برخی مشکلات و حاشیه ها می گردد و این سوال را پیش می آورد که واقعا چرا باید این دردسر هارا به جان خرید؟ می شود به جای ساخت چنین پروژه هایی در همان زمان چند فیلم آسان تر و البته باکیفیت خوب هم تولید کرد و درگیر حاشیه هم نشد و با کسب همان میزان اعتبار هنری زندگی کرد. نظر شما در این باره چیست؟ یعنی چه می شود که یک فیلمساز با وجود شرایط کنونی کشور این ریسک را به جان می خرد و پای همه دردسرها می ایستد؟
بستگی به تلقی افراد از سینما دارد. آیا تلقی ما از رشد در سینما در طول و عرض است یا در عمق؟ مثلا به جای یک کار بزرگتر سه یا چهار کار کوچکتر انجام می دادیم که چه بشود؟ اصلا زندگی می کنیم که چه بشود؟ که مثل کارخانه فیلم تولید کنیم؟ من در رستاخیز هم زندگی کردم هم به اندازه چند فیلم تجربه کردم و لذت بردم . فرم فیلمسازی من اینگونه است و ممکن است فیلمسازی کس دیگری جور دیگر باشد.
هرکس به فراخور تلقی خود از سینما با یک مدل عمل می کند. تلقی من از سینما من را به سمت ساخت این نوع فیلم سوق داد. برای فیلم دوئل ، سرزمین خورشد و حتا کیمیا هم همینطور بود ولی نسبت به موضوع و شرایط خودشان… بنابراین بستگی دارد تلقی هرکس از زندگی و سینما چه باشد، این تلقی به مواردی مثل تربیت، تجربه و حس زیبایی شناختی شخص و برداشتش از سینما و.. بستگی دارد . من به دنبال پیداکردن نقطه اشتراک خودم با آن تلقی هستم.
آن تلقی این است که سینما به دلیل دربرگیرندگی اش و برخورداری از مجموعه همه مقوله هایی که در عالم هنر با آن ها طرف هستسم برای من جذابیت زیادی دارد. سینما در برگیرنده زبان،موسیقی، حرکت، ضربآهنگ، قصه، میزانسن،معماری، رنگ و همه اینهاست و ذهن من به سمت موضوعاتی می رود که بتواند همه این مقولات را دربر بگیرداگر موضوعی نتواند این دربرگیرندگی را داشته باشد سلیقه من به سمت آن نمی رود. یکی از دلایلی که من به سمت فیلم رستاخیز رفتم یکی وجه قدسی و معنوی واقعه عاشورا بود و دیگر آن که سیر وقایع جذابیتی بی نظیر داشت که می توانست تلقی من را از سینما براورده کند؛ و باعث می شد که بتوانیم فیلمی بسازیم که در آن همه شاخص های گفته شده را به کار بگیریم.
خب اگر موافق باشید به برخی انتقادات مطرح شده وارد شویم.شما از پروسه طولانی پیش تولید گفتید و استفاده از نظرات علمی وفقهی کارشناسان مختلف.. اما الان که فیلم نمایش داده شده برخی نقد ها به فیلمنامه و داستان وارد شد.با توجه به اینکه شما از ابتدا به این نکته توجه داشتید که از نظر فقهی، فیلمنامه درست تدوین شود چرا باز هم برخی مراجع نقدهایی را مطرح می کنند؟
واقعیت این است که در کشور ما در برخی مسائل یک همگرایی عمومی و اجماع در مسئولین اجرایی یا مراجع فقهی وجود دارد و در برخی موارد هم این اجماع و همگرایی وجود ندارد. مثلا در مسائلی مانند بانکداری یا موسیقی اجماع فقهی بر یک حکم ودستورالعمل خاص وجود ندارد و دولت با توجه به شرایط و اقتضاعات مطابق با قوانین سیاست و رفتار دیگری دارد.من در این مسائل کارشناس نیستم . در فیلم رستاخیز هم قطعا باید ما با حجت شرعی و فقهی وقانونی و عرفی عمل می کردیم. اینکه فقط مجوز ساخت می گرفتیم کافی نبود و باید حتما به وجهه شرعی هم اتکا می کردیم.
در بحث اختلافی که بر سر نشان دادن چهره برخی از اهل بیت امام(ع) مطرح شد هم ما حجت شرعی داشتیم. بسیاری از علما و مراجع گرانقدر تقلید اعتقاد دارند که نشان دادن چهره غیر معصومین(ع) به شرط صورت نگرفتن وهن، اشکال ندارد. حتا برخی معتقدند چهره معصومین را هم می توان تحت شرایطی نشان داد.حضرت عباس ع هم مقام بسیار والایی دارند اما مقام عصمت ندارند. برخی مراجع محترم هم نظر دیگری دارند. من به عنوان فیلمساز که مجتهد نیستم. پس باید از نظر یک مرجعی تقلید کنم. من از نظر مراجع گروه اول تقلید کردم و بر اساس آن فیلم ساختم .پس حجت شرعی داشته ام.
وقتی مجوز قانونی صادر شده و از سوی مسئولین محترم هم به دفعات اعلام شده که این فیلم دارای مجوز قانونی و حجت شرعی است پس کار ما اشکالی ندارد. اینجا اگر مشکلی هم پیش بیاید مسئولین دولت که مرجع قانونی هستند باید آن را حل کنند.
توضیحات شما در اثبات وجود حجت شرعی و قانونی بود. اما برخی فیلمسازان در مواجهه با چنین مسائلی احتیاط مضاعفی می کنند.مثلا مصطفی عقاد حتا عمر و ابوبکر را هم نشان نمی دهد. شما معتقد به این احتیاط نبودید؟
اینجا مبانی شرعی مطرح است.خیلی ها هم چهره حضرت ابراهیم و یوسف و بسیاری از پیامبران الهی(ع) را نشان داده اند.
خب آن ها احتیاط نکرده اند؟
ببینید ما در مورد حضرت پیامبر (ص) این اجماع را در میان همه، حتا اهل سنت داریم که چهره ایشان نباید نشان داده شود. خب ممکن است کسانی نظر دیگری داشته باشند اما به این اجماع عمل می کنند. وقتی ما در تعزیه،امام معصوم(ع)را نشان می دهیم و به جایش یک شخص را قرار می دهیم، در زبان سینما هم داریم همان کار را می کنیم. درواقع می خواهیم با زبان سینما واقعه را تاویل کنیم و شبیه سازی و شبیه خوانی سینمایی کنیم در حالیکه ما در رستاخیز به چهره معصومین(ع)هم نپرداخته ایم. رستاخیز هم یک تعزیهی سینمایی است.
مانند این پوسترهایی که در گذشته از اهل بیت(ع) شمایل سازی می شد؟
بله در همه جاهم بود.
اگر چهره ها را نشان نمی دادید به فیلم ضربه ای می خورد؟
اگر قرار بود نشان ندهیم باید از ابتدا اینگونه برنامه ریزی میکردیم.
خب یکی دیگر از انتقاداتی که به فیلم مطرح است درمورد مواجهه حر با امام حسین ع است که حر درمقابل نفرین امام ادب می کند و پاسخ نمی دهد. این اتفاق با توجه به اهمیتی که در بازگشت حر به مسیر حق دارد اصلا در فیلم نیامده…
به نکته مهمی اشاره کردید. خیلی مهم است که یک مفهوم با چه فرمی بیان می شود. یک وقت یک مفهومی فقط خوانده می شود یا گفته می شود و شنیده می شود. اما وقتی یک مفهوم می خواهد در قالب قصه و درام نمایش داده شود فرق می کند. اینها باهم متفاوت است. مطلبی که ظرفیتش شنیده شدن است امکان دارد با فرم خوانده شدن مطابقت نداشته باشد و برداشت اشتباهی را ایجاد کند. وقتی قرار است در سینما مطلب را نشان بدهیم باید با صدا و جسم خود امام حسین ع آن را نمایش بدهیم.زیرا دیگر خواندنی و شنیدنی نیست.روی منبر نیست، بلکه فیلم و تصویر و در قالب زندگی است.
در اولین مواجههی لشکر کوفه با اردوگاه امام(ع)، امام حسین(ع) حر را نفرین می کنند و می گویند مادرت به عزایت بنشیند که با ما چنین می کنی و حر هم در پاسخ امام می گوید که اگر مادرت فاطمه زهرا (س) نبود جوابت را می دادم. بسیار مواجهه عجیبیست. اگر این جریان بالای منبر روایت شود و شما بشنوید می توانید با قوه خیال آن را تصور کنید. یا ممکن است آن را بخوانید. اما زمانی که قرار است این مسئله نمایش داده شود اثرش متفاوت است.
البته راجع به این جمله امام(ع) تشکیک هم وجود دارد که آیا ایشان همین جمله را گفته اند یا مطلب دیگری بوده و در ترجمه ها اینگونه معنی شده؟ چون اصطلاح «مادرت به عزایت بنشیند» ایرانی است و در تحقیقات من کمتر در فرهنگ عرب کهن وجود داشته است. اصطلاحات مختلف در فرهنگ ها و زبان ها و کشورهای مختلف معانی متفاوتی دارند. همچنین این سوال هم ممکن است از سوی بیننده مطرح شود که چرا امام ع در نفرین خود برای جرم پسر ، مادرش را شریک می کند؟ این ملاحظه را هم من رعایت کرده ام، اما کلیتی از روح این ماجرا را درنظر گرفتیم و آن را به زبان سینما ترجمه کردیم. به گونه ای که مخدوش نشود.
نشان ندادن حرمله هم چنین ملاحظه ای داشته؟
ببینید صحنهی کربلا به طور کلی بسیار متکثر و پیچیده است و مشحون از حادثه و فراز و فرود است و گویی همه عناصر خلقت در آن وجود دارد. عشق، معرفت، باور، دروغ، شجاعت، شهامت ، کینه و… همه در اینجا گرد آمده و آنقدر صحنه عمیق است که علامه دولابی می گوید اگر کسی بتواند عمق واقعهی عاشورا را درک کند زنده نخواهد ماند.ما هم میخواستیم به قدر ظرفیت و قاشق خودمان از این دریای بیکران برداشت کنیم.اگر قرار بود حرمله را نشان بدهیم نمی شد در دوپلان خلاصه اش کنیم.باید شخصیت پردازی می کردیم و زمان آن در ساختار داستانی فیلم ما نمی گنجید. چون اگر قرار بود حرمله باشد خیلی شخصیت های مهمتر از حرمله هم باید می بودند و ما در ساختار زمانی فیلم، گنجایشش را نداشتیم. فیلم رستاخیز یک فیلم از صدها فیلمی است که می تواند از عاشورا ساخته شود. نباید فکر کنیم رستاخیز همهی عاشوراست. آیا درزمینه تاریخ کربلا فقط یک تاریخ وجود دارد؟ آیاهمه توانستهاند همه واقعه را تعریف کنند؟ خیر؛ بلکه مجموعه ای از روایت های تاریخی قصه کربلا را بازگو کردهاند.
اما آقای درویش این را هم بپذیریم که یک فیلم و اثر سینمایی به خیلی از باورها جهت می دهد و شنیده ها را عینی می کند. طوری که خیلی از شخصیت های فیلم ها با نام نقش ماندگار خود شناخته می شوند. مانند حمزه که آنتونی کویین آن را بازی کرد.شما این را هم درنظر گرفیتد که ممکن است این فیلم شکل برخی باورها را تغییر دهد یا دچار آسیب کند؟ چون این بازیگر ها به هرحال بعدا قرار است نقش های دیگری بازی کنند..
رستاخیز قرار نبوده فقط برای فرهنگ عمومی جغرافیای ایران ساخته شود.مثلا در کشور عراق یا در پاکستان نگاه به این مسائل متفاوت از ایران است. یا در شیعیان آفریقا نگاه به بازیگر طور دیگریست. قرار بوده مخاطب این فیلم فراگیر باشد و فرهنگ عمومی مخاطب در همهی قلمروها در نظر گرفته شود.
برخی از این نگرانی ها مخصوص فرهنگ ماست و البته قابل احترام است. اما با نگاه جهانی چه باید کرد؟ در شرایطی که سریال حسن و حسین(ع) ساخته می شود و هالیوود در صدد است فیلم پیامبر اسلام (ص) را بسازد و چهرهی ایشان را نشان بدهد! ما چه باید بکنیم؟ در شرایطی که در کشور های مختلف محبین اهل بیت (ع)سرشان بریده می شود و نوامیس شیعه خرید و فروش میشوند، ما چه باید بکنیم؟!
این در شرایطی است که بازیگران رستاخیز با اعتقاد سر صحنه می آمدند و در دمای ۵۰ درجه و وجود خاک و اسب و جنگ و شمشیر بدون وقفه کار کرده اند و اکثرا سر صحنه با وضو بودند.
ظاهرا در جشنواره بغداد استقبال بسیار خوبی از فیلم رستاخیز شده و کشور عراق هم جایی است که حوزه علمیه بزرگی دارد. این تلقی هایی که در داخل از فیلم شد در آن جا اتفاق نیفتاد؟
خیر.دبیر جشنواره بغداد دوسال پیش فیلم را در ایران دیده بود و خودشان دعوت کردند و استقبال عجیبی از فیلم شد. فیلم از لحاظ قلمرو حادثه و جغرافیای منطقه ای و لباس و رنگ،به سرزمین عراق تعلق دارد؛ و شاید این موضوع بی اثر نبوده باشد. از طرف دیگر هم کشورهایی که ما با آن ها از نظر دینی و فرهنگی اشتراکاتی داریم ،خیلی بهتر با آثار ارتباط برقرار می کنند و می توانند بازار فرهنگی و هنری خوبی هم برای تولیدات ایرانی باشند ولی متاسفانه این مقوله مغفول مانده است.
با توجه به اینکه گفتید مجموعه های حکومتی از ابتدا از این فیلم حمایت کرده اند، آیا فکر نمی کنید دولت می توانست در مواجهه با حواشی پیش آمده طوری عمل کند که زحمات و هزینه های انجام شده به هدر نرود؟
می توانم بگویم تقریبا همه مسئولین نظام بجز رییس جمهور ، به دعوت وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی فیلم رستاخیز را دیده اند و همه اعلام رضایت نموده اند.از برخی اعضای کمیسیون فرهنگی گرفته تا مسئولین حوزه هنری وبسیاری از علما و هیئت وزیران و … حتا تیزر های فیلم از تلویزیون بارها پخش شد. این فیلم حدود پنجاه اکران اختصاصی داشته است. شما مواضع آقای دکتر جنتی و آقای دکتر ایوبی را پس از دیدن فیلم بخوانید.
حتا یکی از مراجع محترم دونماینده برای اصلاح فیلم معرفی نمودند که پس از انجام اصلاحات،ایشان برای موفقیت سازندگان رستاخیز دعا کردند.
در سال۹۳، آقای دکتر ایوبی رئیس سازمان سینمایی، در نامه ای رسمیبه آن مرجع بزرگوار اعلام می کند که با توجه با اصلاحات صورت گرفته و رعایت اصول، حذف چهره حضرت قمربنیهاشم(ع) به فیلم رستاخیز آسیب جدی می زند و با توجه به فتاوای موجود چاره ای جز نمایش تصویر حضرت وجود ندارد.
اکثر مراجع عظام، به شرط عدم وهن نسبت به ساحت جایگاه اولیاء، انبیاء و معصومین(ع)، حکم به بلا اشکال بودن نمایش چهرهی آنان داده اند.
خب این فتاوا همه توپ را در زمین اجرا کننده می اندازند یعنی شرط وهن نشدن و حفظ شان را می گذارند..
بله قطعاً نباید وهن بشود. اگر کسی بیاید و به ما اثبات کند که چهرهی آن بزرگواران را وهن کرده ایم می پذیریم.آیا ما جمله بدی را از زبان حضرت عباس ع گفته ایم؟ چهره بدی نشان دادیم؟ لباس نا مناسبی برای ایشان در نظر گرفتیم؟
هیچکس به ما نمی گوید وهن شده است. مشکل بزرگ این است که برخی ها بدون اینکه فیلم را دیده باشند انتقاد می کنند.
مثلامی گویند چرا در کربلا کوه وجود دارد در حالیکه آنجا که کوه داریم اصلا کربلا نیست! آنجا منطقه ذوحسم یا ذوخشم است.اولینمحلی که در مسیر کربلا،حر با اردوگاه امام حسین (ع) مواجه می شود؛ و طبق مستندات تاریخی، این ملاقات در پناه یک کوه از جنس خاک رس بوده است.
مسئله اصلی همین است که خیلی از آن ها که برای فیلم های خصوصی و گشت ارشاد در سال های قبل و الان برای رستاخیز به خیابان ریختند اصلا این فیلم ها را ندیده بودند و این خیلی بد است.
مگر قرار نیست این فیلم را در جایی مثل چین که توسط شیعیانش تئاتر هایی با داستان امام حسین ع ساخته می شود و ایشان را نمایش می دهند، نمایش بدهیم؟ این فیلم فقط برای مخاطب ایرانی ساخته نشده است. من فرهنگ و آیین کلی مخاطبان جهانی را در نظر گرفته ام و قرار است تا چند سال این فیلم در دنیا دیده شود.
با توجه با اینکه شما با جسارت تمام به اصل واقعه عاشورا ورود کرده اید ، علت پرداختن به یک شخصیت حاشیه ای به نام بکیر چیست؟
تاریخ در مورد بکیر ساکت است . ما در تاریخ فقط این را داریم که حر وقتی وارد کربلا شد همراه پسرش بود و دیگر هیچ چیزی از او در تاریخ نیامده است. لذا محمل خوبی بود برای تخیل من به عنوان فیلمساز و اتصال این تخیل به واقعه اصلی.
از قوه خیال در جایی استفاده کردم که تاریخ ساکت است. در مواردی که تاریخ نقل صریح دارد نمی توان خیال پردازی کرد. لذا سرگذشت بکیر ساخته ذهن من است. من از او یک نخ تسبیح ساختم که بتوانم بوسیله آن داستان را روایت کنم و انسجام ببخشم.
اینکه گفته اید تا این فیلم اکران نشود دیگر فیلم نمی سازید درست است؟
بله.
اکران داخلی منظورتان بود یا هرگونه اکران و نمایش در داخل و خارج؟
منظور من نمایش فیلم در کشور خودم و برای مردم خودم است. من متعلق به این کشورم و هرچه دارم از این کشور است.چون مسئله توقف نمایش این فیلم فقط هدر رفتن زحمت و هزینه نیست، بلکه بحث باور و اعتقادی است که اکنون حبس شده است.آیا من کار اشتباهی کرده ام که این فیلم را ساختم؟
اگر اعتراض به این فیلم باعث توقف نمایش آن شده من سوالم این است که چرا مسئولین به معترضین به این توقف توجهی نمی کنند؟ بسیاری از مقامات کشوری و لشگری به این تصمیم معترضند.
چون باعث ایجاد دردسر برایشان نشده توجه نمی کنند..!
من می گویم وقتی مقامات اطلاعاتی و امنیتی اعلام می کنند که وزارت ارشاد در این تصمیم عجله کرده و بسیاری از معترضین وابسته به جریانات مشکوکی بوده اند، چرا به این مسئله توجه نمی شود؟
این مسئله رسما اعلام شده؟
بله توسط مقامات امنیتی اعلام شده که در رسانه ها و فضای مجازی قابل دسترس است. ماجرای توقف و تعلیق فیلم رستاخیز توسط دولت، عبرت بزرگی برای فرهنگ و هنر کشور است. در حالیکه دولت بنا به وکالت از سوی مردم وظیفه دارد از حقوق مردم و فعالان در عرصه ی هنر و فرهنگ صیانت کند . آثار اجتماعی، روحی و معنوی این تصمیم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر افکار عمومی در داخل و خارج از کشور بسیار زیان بار است. امیدوارم با تدبیر مدیران ارشد فرهنگی کشور نسبت به برون رفت از این مشکل اقدام شود و آیندگان مشاهده کنند که مشکلی که به گره ای کور تبدیل شده بود، با سرانگشت تدبیر مدیران دلسوز، گشوده شد. اخیراً از سوی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی کمیسیونی متشکل از مدیران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مأموریت یافتهاند که مشکل اکران فیلم رستاخیز را در همهی ابعاد مورد بررسی قرار دهند و تمهیدات لازم را در این خصوص بعمل آورند.