« … امروز و در عصر رسانه و ارتباطات که زبان بینالمللی انتقال پیام زبان تصویر و سینماست لازمه تحقق این هدف ساختهشدن فیلمهایی همچون رستاخیز است و باید این آثار هنری و تصویری به زبان مخاطب جهانی و با ادبیات و عناصر بصری و طبق فهم او ساخته شود … تجربه فیلم رستاخیز را باید قدمی درراه معرفی حادثه عاشورا به مخاطب گسترده جهانی و تجربهای برای برقراری ارتباط بینالمللی دانست و هرچند بهطور طبیعی همه ما انتقادهایی هم به آن داریم ولی باید توجه کنیم این فیلم برای مخاطب بینالمللی ساختهشده و بدون شک هر کار تازهای اشکال و ابهامهایی دارد و در کنار نقاط قوت فراوان از نقاط ضعف نیز خالی نیست…آنچه مهم است توجه ما به اصل هدف و پرهیز از حاشیهسازی و جنجالهایی است که هدف دشمن را برای توقف فعالیت تبلیغی ما تأمین میکند. …امروز هم متأسفانه مسائلی مانند درگیریها و حواشی فیلم رستاخیز ناخواسته متدینین و جناح مذهبی را چنان به خود مشغول کرده که از هدف اساسی یعنی انتقال پیام عاشورا به جهان بازبمانند و به خود گرفتار و سرگرم باشند و شگفتا که همه اینها به اسم مراجع و علمای حوزه تمام میشود!…»
« … اینکه تصور کنیم فیلم رستاخیز دربرگیرنده همه ابعاد عاشوراست نادرست است. این فیلم قرار است یک بعد از عاشورا و قیام حضرت اباعبدالله را به تصویر بکشد. این فیلم نباید توقع داشته باشیم که همه آنچه در طول تاریخ اتفاق افتاده را در بربگیرد… جماعتی که از شنبهای که فیلم اکران شد تا چهارشنبه تجمع کردند و اعتراضات عجیبوغریب راه انداختند ارتباطی به مداحان وعاظ و اهل منبر نداشتند چون ادبیات آنها ربطی به این گروه ها نداشت …افراد شرکتکننده در ماجرای قمهزنی خودجوش نیستند چون مشخص است که میخواهد تصویربرداری شود و مشخصشده که چه کسانی چهکارهایی انجام دهند. قمهزنی یک کاف بزرگ و حرمتی تبلیغی بود و مخالفان جهتدار فیلم با انجام این حرکت تابلوی خود را بالا آورند. …»