درباره جریان «رستاخیز ممنوع»
14 مرداد 1394
کانون کارگردانان سینمای ایران در دفاع از «رستاخیز» بیانیه داد.
17 مرداد 1394
کد مطلب: ۲۸۶۲۸۲
از یوسف سلحشور تا رستاخیز درویش
بخش تعاملی الف – امین میرزائی
شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴
http://alef.ir

صاحب این قلم نه از موافقان فیلم رستاخیز است و نه از مخالفان آن. فیلم ِ پر خرجِ ده فرمان را دیده ام و چارلتون هستون ِ سیسیل ب دو میل را نسخه علی البدل موسی نمی دانم. بین ارجمندِ میرباقری و مالک اشتر علی، و بین ذوالفقاِر ِ علی با شمشیر دو شاخه مصطفی عقاد هم فرق قائلم. دختران شعیب رقاصه نبوده اند، جناب مالک جوانتر بوده، و دوالفقار علی هم نگین داشته! درباره فیلم درویش هم مشابه همین امر(یعنی تفاوت مثنوی مولانا با قرآن) وجود دارد. در طول زمان به شاخ و برگ حوادث افزوده اند و صدو اندی شهیدِ کربلا را به کمتر از صد نفر فرو کاسته اند.

یکسال و نیم پیش (اسفند ۹۲) نوشته ای نوشتم و در یکی از سایت ها نشر کردم. از آنجا که معضل همچنان باقی است، بخشی از آن نوشته را می آورم. خوانندگانی که بخشی از این نوشته را تکراری می یابند، به بزرگواری خود ببخشند.

نوشتم:

یک دو جین سریال مذهبی از این و آن شبکه تلویزیونی پخش می شود و عزیزان تازه به صرافت می افتند که درویش چهره اهل بیت را به نمایش گذاشته است. آقای سلحشور که از منتقدان فیلم درویشند چهره ایّوب و یعقوب و یوسف و جبریل امین را به تصویر می کشند، امّا اعتراضی برنمی‌خیزد. اردلان شجاع کاوه همزمان کمدی و جبرئیل را به نمایش می گذارد، امّا کسی اعتراض نمی‌کند. عیسی علیه السلام را در قالب سیمایِ ترسناکِ بازیگری محترم نمایش می‌دهند، مدّاحی به خروش نمی افتد. اگر نشان دادن اهل بیت مورد ایراد است، نشان دادن سایر ذوات معصوم همین حکم را دارد.

مدّاحان محترم از نمایش چهره نامناسب حضرت “قاسم” گله دارند. مدّاح محترمی از زیبایی فوق العاده حضرت قاسم سخن گفته اند و از اینکه ابا عبدالله -علیه الصلوه و السلام -چهره قاسم را از شدّت زیبایی می پوشانده اند. چرا مدّاحان محترم، بارقه ای از این زیبایی را در چهره ژولیده خود به نمایش نمی گذارند یا از جناب سلحشور نمی‌خواهند که صدای ز‌نگدار یوسف را، به صدایی بم و گیرا و گویا بدل کنند؟!

اگر گله‌ای هست – که هست – به طریق اولی متوجّه تعزیه است. متوجه مردان تنومندی که با پوشیدن حجاب، نقش زینب را بازی می کنند. منتقدان محترمی که از پخش صدای زینب کبری در “رستاخیز” آشفته اند، درباره پخش صدای ثامن الأئمّه در هیبت “فرّخ نعمتی” (البته صوتی نسبتا خوب) چه نظری دارند؟!

منتقد محترمی از تحریفات “رستاخیز” سخن گفته اند. آقای سلحشور یادشان رفته که در اثر خود دچار چه تحریفاتی شدند؟! زلیخای جوانِ حرمسرایِ فوطیفار، به پیرزنی فرتوت تغییر ماهیت داد تا دست آخر به روایت مجعول برخی آثار ادبی جوان شود. یا فاصله چهارصد ساله بین آمن هوتب و یوسُف (یا به اصطلاحِ من درآوردیِ ذبیح الله منصوری از کتاب مجعول “والتاری” یوزارسیف) که به همّت سیاهچاله فضایی جناب سلحشور در زمان واحد مجتمع شدند! از تبلیغ فرقه کیسانیه – معتقدین به مهدویت محمّد بن حنفیه – در سریال مختار چیزی نمی گویم و از رواج دیدگاه غُلات در آن مجموعه چشم می پوشم. منتقدان تنها با نمایش چهره ابوالفضل العبّاس مشکل داشتند!

سخن دیگر نکته ای ظریف و دین پژوهانه است. مورد خطاب من در این بخش، آن دسته از منتقدان عالمی هستند که از سر دلسوزی و آگاهی از اثر ناقصِ درویش ایراد گرفته اند. امّیدوارم تجربه سه دهه دین پژوهی و آشنایی کافی با فقه و حکمت و عرفان دینی به کارم بیاید و سخنم را به گوش مراجع محترم برساند.

حضرات آیات عظام و علمای اعلام می دانند که جبرئیل امین در صورت “دِحیه کلبی” ( مرد خوش چهره مکّی) بر نبی مکرّم اسلام نازل می شدند و آن حضرت- جز چندباری- آن بزرگوار را به چهره حقیقی و ملکوتی خود ندیدند. اگر تمثّل جبرئیل امین (بر پیامبر به صورت “دحیه کلبی” و بر مریم عذراء سلام الله علیها به صورت “بشری سَوی”) جائز باشد، امکان برداشت فقهی مبنی بر جواز نمایش چهره معصومان به صورتی مَجازی وجود دارد. اگرچه بین مثال و مُمَثَّل تفاوت فراوان باشد. تنها شرط لازم برای جواز، تناسب صدا و چهره و اندام، و عدم تحریف تاریخ است.