در جریان مشکلات برای اکران «رستاخیز» هستید. به نظر می رسد فیلم در این فضای غبارآلود قربانی شده است.
سعید ابوطالب: من از همان ابتدا در جریان ساخته شدن «رستاخیز» بودم و با خبرم که آقای درویش مسیری بسیار طولانی را طی کرده است. ایشان هم صاحب کوله باری از تجربه برای ساختن فیلم هایی با پروداکشن سنگین است و هم صاحب تکنیک در سینما. اگر قرار باشد پروژه بزرگی در سینما راه بیفتد این هنرمند یکی از بهترین گزینه ها برای کارگردانی اثر است. روایت تاریخ صدر اسلام همیشه یکی از پروژه های دشوار سینمایی بوده و ما تعداد بسیار انگشت شماری از کارگردانان را سراغ داریم که بتوانیم به آنان اعتماد کنیم و کار را به ایشان بسپاریم و یکی از آنان به حق، احمدرضا درویش است. او بیش از یک دهه وقت خود را صرف آماده سازی و تحقیق و نگارش کرده و با نگاهی به کارنامه او می توان دریافت تا چه حد دارای صلاحیت برای ساخت چنین فیلمی است. او یکی از فیلمسازان مولف ماست و به کاری که می کند اعتقاد دارد. او به همه آثارش باور قلبی دارد و برای «رستاخیز» هم بیش از یک دهه رایزنی کرد و با علمای ایران و نجف همکاری داشت. عمده هزینه های ساخت این فیلم توسط دستگاه های دولتی پرداخت نشده و اگر این اتفاق افتاده بود مسوولان ما الان پشت فیلم میایستادند. این فیلم اسپانسر شخصی و کسی که به دنبال منافع مادی باشد نیز ندارد. دسته های پر قدرت دولتی، حامی مالی این فیلم نبودند و این اثر سینمایی از این نظر مهجور و مظلوم واقع شد. حالا که این فیلم ساخته شده و اکران جشنواره ای خود را پشت سر گذاشته و آقای درویش هم این را پذیرفته که حدود چهل دقیقه از آن را حذف کند باید کمی بیشتر به او و فیلمش محبت داشت. توجه داشته باشیم که «رستاخیز» یک فیلم تجاری نیست. این فیلم بخشی از تاریخ اسلام را روایت می کند و با باورهای دینی ما مرتبط است و سینمای ما بعد از «رستاخیز» فصل تازه ای از حیات خود را آغاز خواهد کرد زیرا این فیلم، حقیقتا یک فیلم عظیم و بزرگ است.
به نظر شما چرا برخی از مدیران سینمایی ما پشت سر فیلم نمی ایستند؟
دقیقا این سوال مطرح است که چرا برخی از مدیران فرهنگی ما پشت این فیلم نمی ایستند؟ مدیریت و عافیت طلبی یک جا جمع نمی شود . آیا اگر قرار بود کس دیگری در حوزه عاشورا فیلم بسازد از این بهتر می شد؟ ای کاش مدیران ما خود را جای آقای درویش بگذارند و به این فکر کنند که او ۱۰ سال از عمر خود را صرف ساخت این فیلم کرد. فیلمنامه این اثر به دست افراد زیادی رسیده و خیلی ها از محتوای آن خبر داشته اند. حالا این حرف و حدیث های ایجاد شده به نظر من نوعی جر زنی است. به نظر می رسد پای یک سری قصد و غرضهای صنفی در میان باشد و همچنین حس حسادتی که برخی از افراد روا می دارند. ممکن است اغراض سیاسی هم وارد گود شده باشد. در سینمای ایران گاهی فیلم هایی اکران می شود که واجد کمترین امتیازات فنی و حرفه ای هم نیست و در مواردی از نظر فرهنگی و محتوایی هم مبتذل است. این آثار اکران می شوند بدون اینکه کسی عصبانی شود یا بخواهد کفن پوش، در خیابان داد و بیداد کند. وقتی فیلمی با چنین پشتوانه ای از دانش و مهارت و انرژی و … ساخته می شود، آیا رواست که این چنین مورد بی مهری قرار بگیرد؟ پایین آوردن یک فیلم از روی پرده مثل این است که شما یک محصول فرهنگی را اعدام کرده باشید و مولف آن را به بدترین شکل، مجازات کنید.
موضوع اینجاست که مخاطب هنگام تماشای «رستاخیز» روایت بصری واقعه ای را شاهد است که یک عمر آن را به طور شنیداری مرور کرده و همین اتفاق واکنش های مختلف را باعث می شود.
همینطور است. مردم ما با واقعه کربلا و خاندان گرامی پیامبر اسلام مأنوس هستند و تک تک مردم قصه این ماجرا را هزاران بار از منبرها شنیده اند. این امکان هم وجود دارد که روی برخی از روایت ها نقدهایی وجود داشته باشد. این طبیعی است، زیرا یک فیلم انتزاعی ساخته نشده، بلکه دست روی واقعه ای گذاشته شده که همه در مورد آن آگاهی دارند. در سریال «مردان آنجلس» ممکن است همه چیز به طور صد در صدی بر مبنای منابع ساخته نشده باشد اما به این دلیل که اطلاعات در مورد آن فراگیر نیست، کسی هم معترض نمی شود. باید از این فیلم حمایت شود زیرا حتی خود کارگردان نیز ایرادات وارد شده به آن را پذیرفته است. هیچ کاری بدون نقص نیست و کمتر اثر هنری را می توان یافت که همگان با آن موافق باشند. برای من واقعا جای تعجب دارد که چرا مدیران سینمایی پشت این فیلم نمی ایستند؟ زمانی که برای اولین بار فیلم را تماشا کردم ابدا نگران محتوا و روایت فیلم نبودم تنها می خواستم ببینم اثر از نظر تکنیکی در آمده است یا نه؟ من با تماشای تنها چند سکانس دریافتم که بله، حق مطلب از نظر سینمایی ادا شده و فیلم از نظر فنی استاندارد است. خود درویش هم با اتکا به اینکه زمان زیادی برای مرحله تحقیق فیلم صرف شده، نگران جنبه های محتوایی نبوده است. باید دانست که سینما و هنر عرصه تسامح است و اساسا نباید از این جنبه ها سختگیر بود. مدیران سینمایی حلقه واسط بین هنرمندان و حاکمیت هستند و وظیفه دارند محکم پای فیلم بایستند. شما به نامه کوتاهی که احمدرضا درویش چند روز پیش در رسانهها منتشر کرده توجه کنید.
ببینید این هنرمند تا چه اندازه رنجیده خاطر شده است. او به حق در حوزه مربوط به خود انگشت شمار است و ما مانند او زیاد نداریم.
در پایان بگویید با کسانی که منتقد اکران فیلم سینمایی «رستاخیز» هستند چه صحبتی دارید؟
متأسفانه در حال حاضر تفکر متحجری وجود دارد که با اصل سینما مخالف است. در حالی که یکی از جملات اولیه حضرت امام خمینی (ره) این است که ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم. این جمله تکلیف انقلاب را در مواجهه با هنرهای مدرن مثل سینما روشن کرد. با این حال جریانی وجود داشته که از روز اول با سینما مخالف بوده است و جالب است که برخی از آنان در جمهوری اسلامی، مدیر فرهنگی نیز بوده اند. ما نباید اجازه بدهیم این جریان ناسالم رشد پیدا کند و قدرت بگیرد. این جریان چهره آن اسلام نابی را که ما به آن مفتخریم مخدوش میکند.