حسین جعفریان فیلمبردار فیلم سینمایی «رستاخیز»: توقف اکران «رستاخیز» قابل قبول نیست.

مجید میرفخرایی طراح صحنه و لباس فیلم سینمایی «رستاخیز»: زحمات و هنری که نادیده گرفته شد.
5 مرداد 1394
جواد نوروزبیگی: مدیران کنار «رستاخیز» نیستند.
5 مرداد 1394

فیلمبردار فیلم سینمایی «رستاخیز» معتقد است هر اثر هنری باید اجازه دیده شدن داشته باشد تا بتوان موفقیت آن را با در نظر گرفتن بازخوردها ارزیابی کرد.

سوره سینما- سارا کنعانی: حسین جعفریان مدیر فیلمبرداری پروژه عظیم «رستاخیز» معتقد است نمایش عمومی این اثر، به منزله دیده شدن تلاش یک گروه عظیم و به ویژه زحماتی است که احمدرضا درویش در ۱۰ سال برای تولید این پروژه دینی تاریخی کشیده است.

درباره مشکلاتی که بر سر راه اکران فیلم سینمایی «رستاخیز» به وجود آمده چه نظری دارید.

حسین جعفریان: در یک جمع بندی کلی باید بگویم ممانعت از اکران هر فیلمی اتفاقی تأسف برانگیز است. «رستاخیز» نیز اثری است که زحمت زیادی برای آن کشیده شده و احمدرضا درویش ۱۰ سال از عمر خود را برای این فیلم صرف کرده و بعد هم به ایراداتی که به آن وارد دانستند توجه کرده و میزان قابل توجهی از اثر را حذف کرده و حالا که جلوی نمایش «رستاخیز» گرفته اند جای تعجب بسیاری وجود دارد. یک فیلم سینمایی باید به نمایش در بیاید و بعد با نظرات مختلف تماشاگرانش روبرو شود. این درست نیست که به کل، مانع نمایش فیلم بشویم.

شما چقدر برای فیلمبرداری این پروژه زمان گذاشتید و حالا که چهل دقیقه از آن کم شده است، چه احساسی دارید؟

حدود یک سال طول کشید. سازوکار مربوط به زمان بندی سالن های سینما اینطور ایجاب می کند که یک فیلم زمانی بیشتر از دو ساعت نداشته باشد. بنابراین با در نظر گرفتن همه چیز این کوتاه شدن فیلم، ممکن است اتفاق بدی هم نباشد. از طرف دیگر نمی توان فراموش کرد کوتاه کردن یک اثر هنری سینمایی مثل بیرون آوردن آجر از پیکره یک ساختمان است و به طور حتم اثراتی را بر جای می گذارد و ممکن است بعضی از حرف ها ناگفته باقی بماند و … . اگر از ابتدای امر پرداخت فیلم بر مبنای یک مدت زمان دو ساعته انجام می شد مسلما آقای درویش خروجی بهتر داشت، در مجموع اما نسخه ای که در حال حاضر آماده نمایش است به قدر کافی گویا هست و البته شخص آقای درویش بهتر می‌تواند در این مورد صاحب نظر باشد. برای تک تک پلان های این فیلم زحمت کشیده شده و برای هر کدام از آنها یک گروه دویست و چند نفری به کار گرفته شدند. ما نزدیک به یک ماه در کویر شهداد کار کردیم اما الان همه صحنه‌های مربوط به این لوکیشن حذف شده است.

در کارنامه شما شاید تنها «چ» باشد که به اندازه «رستاخیز» از شما وقت و انرژی گرفت. با این نظر موافقید؟

هر کاری در سینما در نوع خودش سخت است. فرق «رستاخیز» و «چ» با دیگر آثار در این است که در مدت زمان طولانی تری فیلمبرداری شده است. من برای همه فیلم هایم انرژی به خرج می دهم. برای «رستاخیز» ما باید در گرمای تابستان در محیط های باز فیلمبرداری می کردیم اما من کار کردن در طبیعت و مثلا گرمی کویر بم را دوست داشتم. درست است که حضور در محیطی با دمای ۵۰ درجه کار سختی است اما این شرایط هم برای خود امتیازاتی داشت، مثلا از قیل و قال شهر دور بودیم. سخت ترین روزهای کاری ما مربوط به زمانی بود که می‌بایست روزانه دو ساعت ترافیک تهران را تحمل می کردیم تا به جاده ساوه برسیم و مجددا دو ساعت دیگر زمان می برد تا به خانه برگردیم. کار روی بخش های دیگر اما با وجود اینکه در شهرستان می گذشت و طولانی هم بود، برای من لذت بخش بود.

عده ای از کسانی که دو فیلم تاریخی – دینی سینمای ایران یعنی «رستاخیز» و «محمد (ص)» را تماشا کرده اند معتقدند فیلمبرداری هر دو اثر در سطح خوبی انجام شده با اینکه در یکی از آنها از یک نیروی غیر ایرانی دعوت به کار شد.

راستش را بخواهید «محمد(ص)» را ندیده ام و قضاوتی ندارم. تنها چیزی که می توانم بگویم این است که «رستاخیز» تنها ۱۵ درصد از وسایل و امکاناتی را که در آن فیلم به کار رفته در اختیار داشت . ما تنها زمان فیلمبرداری مان طولانی تر بود و باید برای رفع کمبودهایمان نیروی بیشتری صرف می کردیم و انرژی مضاعف به کار می بردیم تا بتوانیم به نتیجه مطلوب برسیم. یکی از بچه های گروه من هم به نام محمد صاحبی در آن پروژه جان خود را از دست داد و خوب است در اینجا یادی از او داشته باشیم. خداوند رحمتش کند.

در پایان حرفی باقی مانده که بخواهید عنوان کنید؟

باز هم تأکید می کنم فیلم باید به نمایش در بیاید، در معرض دید عموم قرار بگیرد تا بعد از بررسی بازخوردها بتوان درباره نقاط ضعف و قوت آن صحبت کرد. امیدوارم هر چه زودتر شاهد اکران عمومی فیلم باشیم.